جدول جو
جدول جو

معنی کم خونی - جستجوی لغت در جدول جو

کم خونی
آنمی
تصویری از کم خونی
تصویر کم خونی
فرهنگ واژه فارسی سره
کم خونی
بیماری که به علت کم شدن گلبولهای سرخ ظاهر می شود و عوارض آن عبارتست از سردرد، رنگ پریدگی، سرگیجه، ضعف، خستگی، کم خوابی و اختلال جهاز هاضمه است
فرهنگ لغت هوشیار
کم خونی
بیماری ناشی از کم شدن گلبول های قرمز خون که با عوارضی مانند رنگ پریدگی، سردرد و اختلال دستگاه گوارش همراه است
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کم خوری
تصویر کم خوری
کم خوردن کم خوراکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کم خون
تصویر کم خون
کسی که مبتلا به کم خونی است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کم خون
تصویر کم خون
آنکه دارای خون اندک باشد
فرهنگ لغت هوشیار
فقيرٌ في الدّم
دیکشنری فارسی به عربی
โลหิตจาง
دیکشنری فارسی به تایلندی
রক্তাল্পতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از هم خوانی
تصویر هم خوانی
مطابقت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پر خونی
تصویر پر خونی
حالت و چگونگی پر خون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کم خوار
تصویر کم خوار
آنکه کم غذا بخورد، کم خوراک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کم گویی
تصویر کم گویی
کم سخنی کم گویی، سکوت خاموشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کم سخنی
تصویر کم سخنی
اندک سخن گفتن کم گویی، سکوت خاموشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کم زوری
تصویر کم زوری
کم زور بودن اندک نیرو بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کم ذوقی
تصویر کم ذوقی
ذوق اندک داشتن بی سلیقگی
فرهنگ لغت هوشیار